مرجعیت دینی یا سیاسی؟
سلام
این مطلب سیاسی با
عنوان "مرجعیت دینی یا سیاسی religious or authorty؟"
و شاید به مزاج خیلی ها نیاید ولی بنده بدون تعصب و فقط یک نظریه علمی ارائه کرده ام لذا دوستان دانشمند خویش در صورت مشاهده هرگونه خطاء حقیر را مورد لطف و عنایت خود قرار داده و مرا مطلع کنند
ولایت فقیه وفقیهان مراجع دینی یا سیاسی؟
1. در فرهنگ اسلام اصیل و آنچه در روایات کتب معتبر اسلامی (شیعه و اهل سنت) آمده است بعد از خداوند و رسول صلی الله علیه و آله و سلم مرجعیت سیاسی و دینی به اهل بیت علیهم الاسلام می رسد از جمله روایاتی که مورد استناد قرار می گیرد حدیث ثقلین می باشد که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وصیت به قرآن وعترت نموده است متن حدیث انی تارک فیکم الثقلین، اولهما کتاب الله فیه الهدی و النور، فخدوا بکتاب الله و استمسکوا به فحثّ علی کتاب الله و رغب فیه، ثم قال و اهل بیتی، اذکر کم الله فی اهل بیتی، اذکر کم الله فی اهل بیتی، اذکر کم الله فی اهل بیتی (صحیح مسلم، ج 4، حدیث 2408) و از آنجایی رسول گرامی اسلام قرآن و عترت را با "واو" معیت آورده است پس بنابراین این دو را عدل هم قرار داده است هم ترازی حکایت از هم سنگی می کند
2. بعد از اهل بیت علیهم الاسلام و در عصر غیبت صغری آن هنگام که امام زمان عج آن عدالت گستر جهان ومنجی بشریت از جهل و فساد و جور تباهی از دیدگان عموم مردم غائب شدند ؛ خواص اصحاب ایشان که واسطه ای برای مکاتبه و اتصال مردم با امام زمان عج خویش بودند مرجعیت دینی را عهده دار شدند
3. بعد از غیبت صغری و شروع غیبت کبری که هم زمان با "وفات علی بن محمد سمری" آخرین وصی امام زمان عج به حکم امام زمان عج و به نص صریح ایشان که فرمودند : بسم الله الرّحمن الرّحیم یا علی بن محمد السمری! أعظم الله أجر اخوانک فیک، فانّک مَیّتٌ ما بینک و بین ستّه أیام، فاجمع أمرک و لا تُوصِ الی أحدٍ فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبه التّامّه فلا ظهور الاّ بعد اذن الله تعالی ذکرُهُ و ذلک بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاءِ الأرضِ جوراً و سیأتی مِن شیعتی مَن یَدّعی المشاهده، ألا فمن ادّعی المشاهده قبل خروج السّفیانی و الصّیحه فهو کذّابٌ مُفترٍ، و لا حول و لا قوّه الاّ بالله العلیّ العظیم. یعنی: بنام خدواند بخشاینده مهربان. ای علی بن محمد سمری! خداوند متعال به براداران دینی ات پاداشی عظیم درازدست دادنت، کرامت فرماید. به درستی که تو از امروز تا شش روز دیگر وفات خواهی یافت. پس خود را آماده ساز ولی به کسی وصیت (به نیابت) مکن که قائم مقام تو، پس از وفاتت گردد. چه این که غیبت بزرگ آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند منان. ظهور من آن قدر به درازا خواهد کشید، که دل ها را قساوت فراگیرد و زمین از جور و ستم لبریز گردد و به زودی کسانی از شیعیانم می آیند و ادعای مشاهده و دیدنم را می نمایند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و رسیدن صیحه آسمانی، ادعای مشاهده و دیدن مرا نماید، دروغگو و افترا زننده است.
نیابت خاص برچیده شد و به حکم دیگر از امام صادق علیه السلام که عمر بن حنظله در مقبوله خود از امام صادق علیه السلام درباره مراجعه به سلاطین یا قضات جور می پرسد که امام علیه السلام شدیداً از آن منع می فرماید. و مراجعه به آنان را مراجعه به طاغوت می شمارد که در قرآن کریم از آن به شدت پرهیز داده شده است. قال: «سألت أباعبدالله (علیه السلام) عن رجلین من أصحابنا بینهما منازعه فی دین أو میراث، فتحاکما إلی السلطان او الی القضاه، إیحلّ ذلک؟ فقال: من تحاکم إلی الطاغوت فحکم له، فإنما یأخذ سحتاً، و إن کان حقّه ثابتاً، لأنَه أخذ بحکم الطاغوت، و قد أمر الله أن یّکفَر به. قلت: فکیف یصنعان؟ قال: انظروا إلی من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا وعرف أحکامنا، فارضوا به حکماً، فإنّی قد جعلته علیکم حاکماً، فإذا حکم بحکمنا فلم یُقبل منه، فإنّما بحکم الله قد استُخفّ، و علینا رُدَّ، و الرادّ علینا الرادَّ علی الله، و هو علی حدّ الشرک بالله»(کافی شریف ج7 ص 412 رقم 5)
جایگاه خاصی را برای فقیه بیان می کند که از آن به "ولایت فقیه" تعبیر می شود و مخالفت با حکم او را حکم مخالفت با خداوند دانسته است پس بعد از نایبان خاص نائبان عام که فقها هستند در جایگاه مرجعیت سیاسی و دینی قرار می گیرند
بعد از بیان سه مطلب فوق که به صورت خیلی فشرده (به شکل فهرست تفصیلی) نکاتی را در ذیل مقاله خویش بیان می کنم
- · عصمت از آن انبیاء و رسولان و اهل بیت رسول گرامی اسلام می باشد وغیر از این ذوات مقدسه هیچکس دیگر دارای چنین مقامی نیست بنابراین اولین فرق بین مرجعیت ولی فقیه و مرجعیت اهل بیت علیهم السلام مشخص شد که آن وجودات نورانی از هرگونه خطا و لغزش در امان هستند ولی ، ولی فقیه و دیگر فقها از از خطاء و لغزش و چه بسا گناه کبیره مصون نیستند چرا که اگر اینگونه نبود پس فرق بین آن ذوات مقدسه و این فقها درچیست؟ و باز می افزایم اگر اینگونه نیست پس جایگاه مجلس خبرگان کجاست؟ و معنای این بیانات مقام معظم رهبری که درجمع دانشجویان کرمانشاه در تاریخ 24/7/1390 چیست ؟ ایشان می فرمایند : رهبرى نه میتواند دخالت کند، نه حق دارد دخالت کند، نه قادر است دخالت کند؛ اصلاً امکان ندارد." یا این سخن : اما حرکت کلان و کلى نظام اسلامى به سمت آن آرمانها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبرى را گرفت، او را بایستى مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد." (http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17597)
- · هیچیک از مراجع تقلید ، مراجع سیاسی نیستند یعنی اگر مرجع تقلید و یا مجتهدی فلان نظریه سیاسی را داد یا فلان شخص را برای کاندیداتوری تائید کردن نه بر مقلدین و نه بر سائرین به طریق اولی واجب الاتباع نیست و صرفا یک نظریه سیاسی از یک فرد متقی قابل قبول است و این دومین فرق است
- · هر عالم و مجتهدی برداشت و قرائت خود را از دین دارد و آن را اعلام می کند البته نه با پیش فرض قطعی الحصول بلکه با پیش فرض" اصابت " است پس این مقطع از مقاله بنده دلالت بر قبولی " تعدد قرائت های مختلف از دین" را ندارد بلکه بنده تا کنون شدیدا با آن مخالف هستم. ولی اهل بیت علیهم السلام کلام و گفتار و رفتار آنها( البته اگر حمل بر تقیه نشود) قطعی الحصول است
- نکته دیگر اینکه فرق های زیادی است بین ولایت فقیه و دیکتاتوری ، در دیکتاتوری حکومت مورثی است ولی در نظام ولایت فقیه حاکم بوسیله افراد عادل اسلام شناس کشف و بر عملکرد او نظرات می شود و این دو فرق در یک فرق است در نظام ولایی حاکم خداوند است و فقیه مجری دستورات اوست ولی در نظام دیکتاتوری حاکم خود فرد است و مجری هوای نفس است
- ۹۲/۰۳/۱۹
- ۱۰۹۹ نمایش